کافه پارازیت....

از همان شیطنت هایی که حرف تو پشت بند آن باشد که بگویی:

مگه دستم بهت نرسه

بابت هر شبی که بی شکر سر بر بالین گذاشتم؛

بابت هر صبحی که بی سلام به تو آغاز کردم؛

بابت لحظات شادی که به یادت نبودم؛

بابت هر گره که به دست تو باز شد و من به شانس نسبتش دادم؛

بابت هر گره که به دستم کور شد و مقصر را تو دانستم؛

مرا ببخش ...

فک نکن شما منحصر به فردی

نَخـــــــــیر عَـــــــــــزیزَم ! شــما اَلــَکی مــُتـَصل به بَرقی

به بعضیا بایدگفت:

عزیزم دلم اونی که با دیدنت

“کف” میکنه دلستره،

نه من:))

 به بعضیا بایدگفت:

دهنتو به اندازه کلماتت بازکن،گنده تر از خودت بخوای حرف بزنی

بخیه لازم میشی ها…:)

به بعضیا باید گفت دم از مردونگى نزن . . .

سنگینه ، سُرفت مى گیره !

به بعضیام باید گفت :

با من مشکل داری ؟؟؟ خوش به حالت خیلیا همینم ندارن !

 به بعضیا هم باید بگی یه خورده راست بگو ببینم بلدى ؟

 و خداوند منو آفريد تا وسيله اي باشم براي آسفالت کردن دهن بعضيا |:

بار سنگيني رو دوشمه |:

به بعضی ها هم باید گفت :

ﻣﻦ ﺁﻧﺘﯽ ﻭﯾﺮوسمو به خاطر ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺯﯾﺎﺩ ﺗﻮ ﮐﺎﺭﺍﻡ ﺩﺧﺎﻟﺖ ﻣﯿﮑﺮﺩ ﭘﺎﮎ ﮐﺮﺩﻡ ؛ ﺗﻮ ﮐﻪ ﺟﺎﯼ ﺧﻮﺩ

ﺩﺍﺭﯼ ! ﺣﻠــــــــﻪ ؟؟؟

به کسانی که پشت سرتان حرف میزنند بی اعتنا باشید...

انها به همانجا تعلق دارند. دقیقا پشت سرتان...

وقتی میشی محرم دل یکی یکی که بهش اعتماد داری

بهت اعتماد داره

از دلتنگی هاش برات میگه

از دلتنگی هات براش میگی

آروم میشه

آروم میشی

حسی که هیچ وقت به تنفر تبدیل نمیشه

من دخترم!آنقــدر مهربان که ندیده ای...

من دخترم!با چشمانـی زیبآ و براق ...

من دخترم!اشک هایی دارم به اندازه ی دریا و حرف هایی دارم گاهی بزرگتر از آسمان ...

من دخترم!به شکل ماه و گاهی زیباتر ...

من دخترم!با قدی بلند و دخترانه ... 

من دخترم!همانی که تو بهـش میگی ضعیفه!!!!

من دخترم!مخلوقی عزیز در نگاه پیامبر (ص) ... 

من دخترم!همانی که از ترســ پسرهایی مثل تو باید مسیر مدرسه تا خانه را بدود ... 

من دخترم!گاهی وقت ها شماره هایی از تو...گاهی چشمک هایی از تو آرامشم را گرفت ...

من دخترم!فقط به جرم دخــتر بودن!

مرد ایرانی با تو ام ... 

زن ظریفه! نه ضعیف...

ضعیف مردیه که نمی تونه یک سآعت چشم و دلشو نگه دآره

من با تو هستم...

نگاه به بدن ظریف و زنانه ام نکن...اراده کنم می توانم

هویت مردانه ات را به آتش بکشم

خدا کند دلم لال شود.....

چون طاقت اشک های خدا را ندارم...

مُهِم ایـــن اَست کِ تُو دُردانِــــــــــــه مَنی...

وَ اَزتَمامِ خوبی ها و بَدی های این دُنیا...

فَقَطُ و فَقَط تُورو میخواهَــــــم  

وداد میزد اهاااااای دختر 

                         بگیربشین سرجات

                                      واینقدر غرنزن

                                                              همینه که هست!!!

بعد یه چشمک میزد 

                         واروم در گوشم میگفت 

                                                 همه چیزدرست میشه.:-) ...

اگر خود خدا هم برایش سیب بیاورد ...

چیزی بجز اغوشه ادم ارامش نمیکند...

لبهایت را به بوسه ای میبندم...

باور کن بوسه نمیفهمد

ازادی بیان یعنی چه...

دلپیچه..

حالت تهوع...

                  کسی چه میداند 

                  شاید باردارم از غصه هایی که ...

                  هرشب با من نزدیکی میکنند ...

ادمها وقتی نمیتوانند دلیل ناراحتی اشان را بیان کنند دلشان میگیرد.......

       حواست هست؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

صدای هق هق من از همون گلوییی میاد که گفتی از رگش بهم نزدیکتری؟

                             گاه از نبودنشان.....

                             گاه از بودنشان......

دستاتو بزاری زیر چونت ....

چشم تو چشم خدا بشی

زل بزنی بهش و بگی:

که چی مثلا....

                                                                                خود خود خوووووووووووووووودت باشی....      

همه غصه های عالم رو بلدی

اینکه الکی غصه پسرتو بخوری که امروز غذا نخورده رفته مدرسه...

یا الکی غصه دخترتو بخوری که کسی جز تو نتونه جایی تو دلش بگیره...

یا الکی غصه پسرتو بخوری که سرما خورده و یه هفته قراره بیوفته تو خونه...

الکی غصه زتدگیتو بخوری که بادی تکونش نده

مادر که باشی

فقط غصه میخوری و دل میسوزانی

ولی بیشتر از یه پدر زخم زبون میشنوی

اما بازهم لبخند میزنی و بهشت را با لبخندت میخری

همه دنیا عاشقت میشوند

وقتی که..

فقط مادر باشی...

بیشتر از هر زمانی ...

دوست دارم خودم باشم

دیکر نه حرص به دست اوردن دارم

نه ترس از دست دادن

هر کس ما می خواهد به خاطز خودم بخواهد...

دلم هوای خودم را کرده است...

عبور می کنم

هر روز

از کنار نیمکت های خالی پارک

به امید اینکه

شــــــ ـا یـــــــ ـد

کـــــــــــســــــی

روی نیمکت

انتظارم را بکشد

مثل زمانی که می کشید کسی

انتظارم را،

ولی وقتی به آنجا می رسم

نیمکت خـــــــالیست

.

.

.

وانمود می کنم

دیــــــــــــــــــــر کرده ام!

به وسعت نا منتهی نامردند

گدایی عشق می کنند تا زمانی که به تسخیر قلب زن مطمئن نیستند؛

اما همین که مطمئن شدند...

نامردی را در حد مردانگی انجام دهند!!!

(دکتر علی شریعتی)

چقدر حقیرند مردمانی که:

نه جرات دوست داشتن دارند

نه اراده دوست نداشتن

نه لیاقت دوست داشته شدن

و نه متانت دوست داشته نشدن!

...با این حال؛مدام شعر عاشقانه می خوانند!!!

میخواهم عوض شوم

چرا باید دلتنگ باشم...

میخواهم تو دلتنگ اغوشم باشی...

میخواهم ان سیب قرمز بالای درخت باشم...

در دورترین نقطه...

دقت کن!!!!!!

رسیدن به من اسان نیست

اگر همتش را نداری اسیبی به درخت نزن

به همان سیب های کرم خورده ی پای درخت قانع باش

 وقتی تو اتوبوس علی رغم تمام خستگیت و دلهره کوفتگی که داری سعی میکنی به یه پسر بچه کوچولو که بغل مامانش نشسته لبخند بزنی،

و اون باتمام گستالخی به تو زبون درازی میکنه و روش رو برمیگردونه...

نه خدا وکیلی چه احساسی میشی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!!!!

بابااااااااااااااااااااااااااا اون یه نفر که تو پست قبلی ازش نام بردم دختره.....

والا بلا دختره....

کاش دوباره بیاد.......