به وبلاگ جفنگ خوش آمدید

یار اگر نادان باشد تنهایی بهتر است خطای این گفته را گزارش دهید

به وبلاگ جفنگ خوش آمدید

یار اگر نادان باشد تنهایی بهتر است خطای این گفته را گزارش دهید

عناوین یادداشت‌ها

  • پیرزن شهروند آمریکا شنبه 15 بهمن‌ماه سال 1390 13:36
    یه پیرزن ایرانی به آمریکا میاد و میخاد شهروند آمریکایی بشه پیرزن نوه اش رو با خودش برمیداره تا به امتحان شهروندی که قبل از تبعیت باید بده ببره. مامور مهاجرت به زن ایرانی میگه که باید به 4 سوال ساده درمورد آمریکا جواب بده اگه درست جواب بده او یه شهروند آمریکایی میشه. پیرزن میگه : باشه ، اما من انگلیسی نمیتونم حرف بزنم...
  • قزوینی شنبه 15 بهمن‌ماه سال 1390 12:27
    سرگذشت یک پسر در دانشگاه قزوین : ( ) سال اول ( . ) سال دوم ( o ) سال سوم ( O ) سال چهارم خدا رحم کرد واسه فوق لیسانس ادامه نداد. قزوینیه دنبال توپ میدویده بهش میگن مگه بچه شدی ؟ میگه نه ولی از قدیم گفتن دنبال هر توپ بچه ای هم میاد. زن رشتیه به شوهرش می گه این همسایه قزوینیمون هر وقت تو نیستی نمیاد سراغ من . شوهرش میگه...
  • اینو حتما بخونید.... چهارشنبه 12 بهمن‌ماه سال 1390 18:15
    سلام بچه ها من میخام از دلتنگیهام واستون حرف بزنم تو رو خدا نگید که حوصله خوندنشو ندارید میدونید چیه دیگه خسته شدم میپرسی از چی؟از این روزای تکراری میگیم امروز و دیروز و فردا ولی همش عین دیروزه دلم میخواد فردای جدید بیاد یه اتفاق خوب بهم خبر بدن خبر یه اتفاق تازه یه اتفاقی که بهم روحیه بده شاید واسه شما همه چیز سر جاش...
  • طنز زن وشوهر خوشبخت چهارشنبه 12 بهمن‌ماه سال 1390 12:50
    زن به شوهر میگه : ببینم حقوق این ماهت کجاست ؟ زن: بذار جیباتو بگردم! زن (در حالی که جیب پشت شلوار شوهرش رو چک می کنه) : پس کجا قایمش کردی ذلیل مرده؟! مرد (با گریه) : به خدا تو جیبام نیست! زن: ای وای اونجا رو کیفم گذاشتیش! مرد: امون نمیدی بهت بگم که زن: مرسی عزیزم بیخود نیست من اینقدر دوست دارم!
  • سیب خنده چهارشنبه 12 بهمن‌ماه سال 1390 12:30
    در عجبم از سیب خوردنِ مان که از آن فقط ” چوبش ” باقی می ماند. مگر این همه چــــــوب که خوردیم از یک سیــــب…..شروع نشد !؟
  • کودک باران سه‌شنبه 11 بهمن‌ماه سال 1390 12:40
    کنار پارک نشسته بود و عصای سفیدش را محکم در دست جمع کرده بود ...صدای غرش آسمان را شنید ... بلند شد و دستش را برای گرفتن قطرات باران دراز کرد .. ناگهان سردی چیزی را در کف دستش احساس کرد... دختر بچه در حالیکه به سرعت از کنارش می گذشت فریاد زد : مامان...! پول رو دادم به اون گداهه...
  • جالب یکشنبه 9 بهمن‌ماه سال 1390 21:59
    این تصویر نمایانگر چند ستون است یا چند مرد؟ این تصویر کوهای قطب شمال است یا یک گله اسب؟ این تصویر یک صورت است یا یه منظره طبیعی؟
  • پ نه پ یکشنبه 9 بهمن‌ماه سال 1390 14:29
    سرکلاس معلم موضوع نشا داده واسه هفته بعد. دوستم میگه: این واسه هفته بعده؟ گفتم: پـَـ نـَـ پـَـ باید فردا برای کلاس ریاضی بیاریش. من و داداشم با ماشین رفتیم توی یه خیابون که از شانس ما خیابون رو کنده بودن داشتن لوله گاز کار میذاشتن من پیاده شدم تا به داداشم فرمون بدم که دور بزنیم یه ماشین نزدیک میشه میپرسه : آقا ببخشید...
  • دلتنگم یکشنبه 9 بهمن‌ماه سال 1390 14:21
    گاه دلتنگ می شوم دلتنگ تر از همه ی دلتنگی ها ، گوشه ای می نشینم ، و حسرت ها را میشمارم ، باختن ها و صدای شکستن ها را ، نمیدانم من کدامین امید را ناامید کردم و کدام خواهش را نشنیدم و به کدام دلتنگی خندیدم که چنین دلتنگم...
  • آه یکشنبه 9 بهمن‌ماه سال 1390 14:19
    انسان ها هر از چند گاهی از جایی می افتند ؛ از لبه پرتگاه از پا از این ور بوم از دماغ فیل از چاله به چاه از عرش به فرش!
  • از من به شما نصیحت یکشنبه 9 بهمن‌ماه سال 1390 14:17
    گذار کردم به قبرستان زمانی رسیدم بر سر قبر جوانی به زیر خاک مینالید و می گفت رفیقان؛قدر یکدیگر بدانید
  • روزها یکشنبه 9 بهمن‌ماه سال 1390 14:14
    آری این روزها... این روزها با خیال با تو بودن میگذرد با خیال دستانت را گرفتن میگذرد.... با خیال گرمای چشمانت میگذرد.... این روزها میگذرد این روزها میگذرد این روزها بدون تو ..... چگونه میگذرد؟؟؟
  • گفت که... یکشنبه 9 بهمن‌ماه سال 1390 14:12
    میدونی وقتی خدا داشت بدرقه ات می کرد بهت چی گفت ؟ جایی که میری مردمی داره که می شکننت نکنه غصه بخوری من همه جا باهاتم . تو تنها نیستی . توکوله بارت عشق میزارم که بگذری، قلب میزارم که جا بدی، اشک میدم که همراهیت کنه، و مرگ که بدونی برمیگردی پیشم.
  • به خاطر هیچی زندگی نمی کنم یکشنبه 9 بهمن‌ماه سال 1390 12:19
    پرسید: به خاطر کی زنده هستی؟ با اینکه دلم می خواست با تمام وجودم داد بزنم "بخاطر تو" بهش گفتم به خاطر هیچ کس. پرسید پس به خاطر چه زنده هستی؟ با اینکه دلم فریاد میزد "به خاطر تو" با یک بغض غمگین گفتم به خاطر هیچ چیز. ازش پرسیدم تو به خاطر چی زنده هستی؟ در حالیکه اشک تو چشمانش جمع شده بود گفت به خاطر...
  • نفرین شنبه 8 بهمن‌ماه سال 1390 12:46
    از کجا شروع کنم.از کجای زندگی که تمامش مثل یک خط صاف بوده و اگر هم نوسانی بوده رو به پایین بود. پر از خاطرات تلخ و گزنده ای که یاد آوریش هر روز و هر شب آزارم میدهد. نمیتوانم بگویم هرگز خاطره خوشی نداشتم اما آنقدر در مقابل خاطرات بد نا برابر است که چیزی ازشان یادم نمانده. اما امروز بعد از مدتها اینجا هستم. بعد از مدتها...
  • فرق دختر با پسر جمعه 7 بهمن‌ماه سال 1390 14:03
    تجربه نشون داده که روی حرف پسرها نمیشه حساب کرد! تجربه نشون داده که پسرها عمدتا تنوع طلب هستند و خیلی سخت قانع میشوند! تجربه نشون داده که پسرها برای رسیدن به چیزی حاضرند دست به هرکاری بزنند! تجربه نشون داده که پسرها در مورد دوستان همجنس خود هیچ تضمینی در مورد رفاقت ندارند! تجربه نشون داده که پسرها برای ایجاد امنیت...
  • مشخصات دختر خوب چهارشنبه 5 بهمن‌ماه سال 1390 22:26
    یه دختر خوب هیچوقت زودتر از اینکه از شیر بگیرنش عاشق نمیشه یه دختر خوب بیشتر از 3 ساعت توی حموم نمیمونه (نکته مهم المپیاد ) یه دختر خوب به خاطر بعضی مسائل چترش را باز نمی کنه یه دختر خوب وقتی بلد نیست رانندگی کنه چرا باید زور بزنه و با گل پسرا کل کل کنه یه دختر خوب توی روی مامانش وانمیسته و به خاطر قراری که داره (و...
  • قلب شکسته چهارشنبه 5 بهمن‌ماه سال 1390 22:20
    ای دلت دریاچه ی نور گر دلم را شکستی خاطراتم را به یاد آر هر جا بی من نشستی با من اندوه جدایی نمی دانی چه ها کرد نفرین به دست سرنوشت تو را از من جدا کرد
  • من از خدا خواستم چهارشنبه 5 بهمن‌ماه سال 1390 04:16
    من از خدا خواستم که پلیدی های مرا بزداید. خدا گفت:نه،آن ها برای این در تو نیستند که من آن ها را بزدایم. بلکه آن ها برای این در تو هستند که تو در برابرشان پایداری کنی.من از خدا خواستم که بدنم را کامل سازد.خدا گفت:نه،روح تو کامل است،بدن تو موقتی است من از خدا خواستم به من شکیبای بدهد.خدا گفت:نه،شکیبایی بر اثر سختی ها...
  • قانون انتخاب چهارشنبه 5 بهمن‌ماه سال 1390 03:51
    زندگی ما نتیجه انتخاب های ما تا این لحظه است. جون همیشه در انتخاب افکار خود آزاد هستیم کنترل کامل زندگی و تمامی آن چه برایمان اتفاق می افتد در دست خودمان است.
  • قانون متمرکز چهارشنبه 5 بهمن‌ماه سال 1390 03:46
    هر چیزی را که روی آن تمرکز کرده و به آن فکر کنید در زندگی واقعی،شکل گرفته و گسترش پیدا می کند. بنابراین باید فکر خود را بر چیزهایی متمرکز کنید که واقعا طالب آن هستید.
  • قانون انگیزه چهارشنبه 5 بهمن‌ماه سال 1390 03:40
    هر چه می گویید یا انجام می دهید از تمایلات درونی و خواسته های شما سر چشمه می گیرد. پس برای رسیدن به موفقیت باید انگیزه ها را مشخص کرد تا با یک برنامه ریزی اصولی به هدف دست یافت.
  • عمیق ترین درد در زندگی سه‌شنبه 4 بهمن‌ماه سال 1390 19:07
    عمیق ترین درد در زندگی مردن نیست ، بلکه ناتمام ماندن قشنگترین داستان زندگی است که محبوبترین آخرش را با جدایی به سرانجام رسانی. عمیق ترین درد در زندگی مردن نیست ،بلکه نداشتن یک همراه واقعی است که در سخترین شرایط همدم تو باشد. عمیق ترین درد در زندگی مردن نیست ،بلکه به دست فراموشی سپردن قشنگترین احساس زندگی است. عمیق...
  • نان و دندان دوشنبه 3 بهمن‌ماه سال 1390 21:31
    یکی طفل دندان بر آورده بود/پدر سر به فکرت،فرو برده بود/که من نان و برگ از کجا آرمش؟/مروت نباشد که بگزارمش/چو بیچاره گفت این سخن پیش جفت/نگر تا زن او چه مردانه گفت:/مخور گول ابلیس تا جان دهد/هر آن کس که دندان دهد نان دهد/تواناست آخر خداوند روز/که روزی رساند تو چندان مسوز!!
  • آورده اند دوشنبه 3 بهمن‌ماه سال 1390 20:46
    سنگ و کلوخی که سال ها در قایقی روی دریا کنار هم بودند ناگهان به آب افتادند *سنگ*در حالی که با فریاد و فغان به زیر آب می رفت ناله کنان می گفت:دریغ و افسوس که کار من تمام شد من به اعماق تاریک دریا می پیوندم ونیست می شوم! اما کلوخ در حالی که ذره ذره در آب دریا حل می شد با زبان بی زبانی به سنگ گفت:اگر می توانستی همرنگ...
  • نظر یکشنبه 2 بهمن‌ماه سال 1390 17:30
  • جالب یکشنبه 2 بهمن‌ماه سال 1390 17:16
    کاش بودی و می دیدی که عشقت چه جوری پژمرده شد طفلک اگه میدونست اون لیاقت دوست داشتنو نداره اینقدر واسه رسیدنش تلاش نمیکرد بچه ها بیکاری بد دردیه لطفا برای این جونا دعا کنید منو شوهرم هستیم ببینید چه عاشقونه همدیگرو بغل کردیم به این میگن یه عشق واقعی
  • قلب عاشق یکشنبه 2 بهمن‌ماه سال 1390 15:03
    هیچ‌گاه ویترینی نداشته‌ام تا دلم را در آن به نمایش بگذارم در قامت یک فروشنده دوره‌گرد عاشق تو شدم از این روست که تمام خیابانهای شهر عشق مرا می‌شناسند برای تویی که قلبم را شکستی می نویسم : تویی که خاطراتت تنها امید زیستن برای من است « همچنان دوستت دارم » می دانم که تو هیچگاه این جمله را درک نخواهی کرد اما نمی دانم چرا...
  • امتحان یکشنبه 2 بهمن‌ماه سال 1390 14:17
    دو روز قبل امتحان : .امروز رو استراحت مى کنم.از فردا بکوب شروع مى کنم به خر زدن ! یک روز قبل امتحان : . ﺣﺎﻻ ﻭﻗﺖ ﺑﺮﺍﻱ ﺩﺭﺱ ﺧﻮﻧﺪﻥ ﺩﺍﺭﻳﻢ، ﮐﻮﻭﻭ. . .ﺗﺎ ﻓﺮﺩﺍ ..چیزى نیس درسش آسوونه شب امتحان : . واااى چقدر زیااااااده ..نمیرسم همش رو بخوووونم ... باید صبح پاشم بخووونم صبح امتحان: . واااااااااى..چر اااا من بیدااااااار...
  • حامله بودن بچه یکشنبه 25 دی‌ماه سال 1390 23:49
    دختری یکساله که 9 ماهه باردار است : این یک رویداد تکان دهنده برای علم پزشکی است .. جنین در جنین این دختر تنها 1 سال دارد و باردار است . دختر به علت ورم معده به بیمارستان منتقل شد .. اما پزشکان بعد از آزمایشات فراوان به این نتیجه رسیدند که مادر دو قلو باردار بوده ولی با این تفاوت که نوزاد دوم در شکم نوازاد اول جای...